صدای زیرزمین پلتفرم بوی !
سایهها در گوشه و کنار زیرزمین میرقصیدند. دیوارهای بتنی، ضخیم و سرد، رطوبت را به خود جذب کرده بودند و بوی خاک و بتن در اتمسفر هوا پیچیده بود. تنها نوری که به این فضا زیرزمینی راه پیدا میکرد، از دریچهای کوچک در سقف بود که نوری ضعیف و خاکآلود را به داخل میتاباند.
صدایی از آن سوی زیرزمین به گوش می رسید. نالهای غمانگیز و مبهم، صدایی از اعمال دل سختی و خشکی های دیوارها و سقف ها! ولی آنجا هیچ چیز نبود !