معنی Einsetzen در زبان آلمانی

تِندایو محصول جدید وب سایت پلتفرم بوی است که به میلیون ها پرسش دسته های مختلف حوزه فناوری دیجیتال پاسخ داده است. اعلامیه حریم خصوصی تِندایو - همچنین در انتهای همین صفحه از میزان رضایت خود از پاسخ ربات هوش مصنوعی تندایو را اعلام بفرمایید.

برای شروع پرسش جدید از این لینک اقدام کنید.

💬 سوال: معنی Einsetzen در زبان آلمانی

فعل آلمانی “einsetzen” معانی مختلفی دارد که بسته به جمله و بافت مورد استفاده می تواند تغییر کند.

در اینجا برخی از رایج ترین معانی آن آورده شده است:

1. قرار دادن، گذاشتن:

  • Einsetzen می تواند به معنی “قرار دادن” یا “گذاشتن” چیزی در جایی باشد. برای مثال:
  • Er setzte den Schlüssel in das Schloss. (او کلید را در قفل گذاشت.)
  • Die Vase wurde auf den Tisch eingesetzt. (گلدان روی میز گذاشته شد.)

2. وارد کردن، جاسازی کردن:

  • Einsetzen می تواند به معنی “وارد کردن” یا “جاسازی کردن” چیزی در چیزی دیگر باشد. برای مثال:
  • Der Mechaniker setzte ein neues Rad in das Auto ein. (مکانیک چرخ جدیدی را در ماشین جاسازی کرد.)
  • Die Firma setzte neue Software auf ihren Computern ein. (شرکت نرم افزار جدیدی را روی کامپیوترهای خود نصب کرد.)

3. به کارگیری، استفاده کردن:

  • Einsetzen می تواند به معنی “به کارگیری” یا “استفاده کردن” از چیزی باشد. برای مثال:
  • Die Regierung setzte alle Anstrengungen ein, um die Katastrophe zu bewältigen. (دولت تمام تلاش خود را برای مقابله با فاجعه به کار گرفت.)
  • Der Lehrer setzte verschiedene Methoden ein, um seinen Schülern den Stoff zu erklären. (معلم از روش های مختلفی برای توضیح مطالب به دانش آموزان خود استفاده کرد.)

4. شروع کردن، به راه انداختن:

  • Einsetzen می تواند به معنی “شروع کردن” یا “به راه انداختن” چیزی باشد. برای مثال:
  • Die Band setzte mit einem neuen Lied ein. (گروه با یک آهنگ جدید شروع کرد.)
  • Der Politiker setzte sich für Reformen ein. (سیاستمدار برای اصلاحات تلاش کرد.)

5. منصوب کردن، تعیین کردن:

  • Einsetzen می تواند به معنی “منصوب کردن” یا “تعیین کردن” کسی در سمتی باشد. برای مثال:
  • Der Präsident setzte einen neuen Minister ein. (رئیس جمهور وزیر جدیدی منصوب کرد.)
  • Das Gericht setzte einen neuen Termin für die Verhandlung an. (دادگاه تاریخ جدیدی را برای دادرسی تعیین کرد.)

6. تلاش کردن، کوشش کردن:

  • Einsetzen می تواند به معنی “تلاش کردن” یا “کوشش کردن” برای رسیدن به چیزی باشد. برای مثال:
  • Die Sportler setzten alles ein, um zu gewinnen. (ورزشکاران همه تلاش خود را برای پیروزی انجام دادند.)
  • Die Aktivisten setzten sich für ihre Rechte ein. (فعالین برای حقوق خود تلاش می کردند.)

اینها فقط برخی از معانی رایج فعل “einsetzen” در زبان آلمانی هستند. ترجمه دقیق این فعل به فارسی بستگی به جمله و بافت مورد استفاده دارد.

نکات

  • فعل “einsetzen” می تواند به صورت معلوم و مجهول صرف شود.
  • Einsetzen همچنین می تواند به عنوان اسم و صفت نیز استفاده شود.

امیدوارم این توضیحات مفید بوده باشد!

اگر سوالی در مورد فعل “einsetzen” یا هر چیز دیگری دارید، لطفاً بپرسید.

…..

هرچه بیشتر بدانید بهتر است🔸⚡❔❕

tendaiwo

تِندایو، پرسش از دنیای آی تی

خیلی سوالات زیادی داریم که باید به همه آنها پاسخ داده شود.سوالاتی بسیاری در زمینه نرم افزار، سخت افزار،سایت، سئو، برنامه نویسی و ... که تِندایو جوابشان را میداند.

"تندایو" (Tendaiwo) که به معنی "حرکت به سوی پیشرفت" در زبان شونا، یکی از زبان‌های محلی زیمبابوه است، یکی از اسامی آفریقایی با معنی بسیار جالب است. این نام، نشان دهنده روحیه‌ی پیشرفت، بهبود و تلاش در زندگی است.با بیشتر دانستن، تلاش کنید و به خواسته هایتان برسید.

شما هم میتوانید سوالتان را بپرسید تا پس از پاسخ دهی توسط تندایو در دسته موردنظر ثبت شود.برای ورود به بخش اصلی میتوانید بر روی دکمه زیر کلیک کنید.

تِندایو، پرسش از دنیای آی تی

آیا این مطلب برای شما مفید بود؟

بله
نه اصلا
از اینکه بازخورد خود را در اختیار ما گذاشته اید متشکریم. تا بعد 🙂

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *